آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 271
بازدید ماه : 285
بازدید کل : 102302
تعداد مطالب : 65
تعداد نظرات : 30
تعداد آنلاین : 1
Alternative content
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
ملا نصرالدین برای جمعی تعریف می کردروزی۳ دزد شبانه به منزل تاجری دیندار رفتند
و تمام سکه های طلا را بار الاغ تاجر کردند و فورا از انجا خارج شدند .
در راه بازگشت وارد خرابه ایی شدند ، ۲ نفر از آن دزدها پنهانی دسیسه ایی چیدند
و نفر سوم را کشتند و سهم او را بین خود تقسیم نمودند و به بیابان زدند نزدیک
ظهر یکی از انها که مسئول غذا بود برای رفع گرسنگی خوراکی تهیه کرد نشست
و آن را بر سفره گذاشت دزد دیگر ناگهان خنجر کشید و او را از پای در آورد
و خود که حالا صاحب تمام طلاها بود نشست و خوراک را خورد. ساعتی بعد
تنها دزد باقی مانده نیز بر اثر سمی که شریک در غذا ریخته بود جان سپرد ،
الاغ هم با بار طلا راهی منزل تاجر شد این مزد درسکاری تاجر بود پس درست کارباشید
همه به وجد آمدند و صلوات فرستادند ناگهان بهلول بلند شد و گفت: ای ملا
، دزدان که ۳ تن بیش نبودند و جملگی بمردند
پس این جریان را چه کسی برای تو تعریف کرده ، نکند الاغِ تاجر برایت تعریف کرده؟!
فروغ باغ و بستانی معلم!
گلستان در گلستانی معلم!
وجودت ، لازم و خیلی ضروری است
شبیه بند تنبانی معلم!
ولی صد حیف که با این همه حُسن
همیشه در پی نانی معلم!
مرا کردی رها از هر چه زندان
اگر چه توی زندانی معلم!
خودت، درمانِ هر دردی و دردت
ندارد هیچ درمانی معلم!
همیشه در کف رفتن به تفریح
به ساحلهای گرگانی معلم!
کلاسِ زوریِ جبرانیِ تو
ندارد هیچ جبرانی معلم!
نبوده ناشی از تعلیم هایت
به هر جا بوده ویرانی ، معلم!
ز محصولات این تعلیم بوده
وزیر قل مرادی ای معلم!
کتک هایی که از دست تو خوردم
نخورده هیچ حیوانی معلم!
زدی من را هزار و خرده ای بار
بدون هیچ عنوانی معلم!
و پرسیدی سؤالاتی که خود هم
جوابش را نمی دانی! معلم!
چه سفت و محکم و جانْ بر کف و سخت
در این اوضاع و دورانی معلم!،
که حتّی آسمان هم ،سنگ بارَد
کلاست را نپیچانی معلم!
نشد یکبار گویم با شهامت
به من چه وضع اشکانی معلم؟!
ولی هر بار پرسیدی ز بنده
از اقدامات ساسانی، معلم!
برای نمره ای کردم به پایت
چه میزان ، هدیه، ارزانی معلم!
ولی بر نمره ام تأثیر نگذاشت
کلوچه ، بسکوئیت، رانی معلم!
بیا شاگرد خود را ، بنگر اکنون
شده یک شوفرِ جانی! معلم!
الهی من بمیرم تا نبینم
شبی دارای مهمانی معلم!
نیفتاده لولو در جامه ی تو
چرا سر در گریبانی معلم؟!
اگر میشد حمایت از تو می شد
جهانی را بلرزانی معلم!
نگنجد وصف نام بی قرینت
درون هیچ دیوانی معلم
رضازارعی
|
|||
|
که ما می خوریم و خداوند نیز می خورد؟
گفتند: این محال است. گفت : آن چیز ، «سوگند» است.
پَرچمی دیدَم به دستِ پَهلوانی بی بَدیل
قامتِ پَرچم بلند و صاحبِ پَرچم جَمیل
لَعلِ لَبهایش مُکَرَّم تَر زِ آبِ سَلسَبیل
پَنجه اَژدر افکَن و قامَت طَویل
گُفتمش مولا که هَستی ... ؟
گُفت فَخرِ جِبرِئيل
گُفتمش نامَت بِگو ... ؟
دَرمانده ام اَجرت جَزیل ...
گُفت عَبّاسَمسِپَهسالار،سُلطانِجَلیل
گُفتم ای بابُ الْحَوائِج دَردمَندم الْدَخیل
گفت دَرمانت برو از خواهرم زِینب بگیر
واجبات نماز
واجبات نماز یعنی کارهایی که باید در نماز انجام شود. واجبات نماز ۱۱ مورد هستند که
این واجبات به دو نوع رکن و غیر رکن تقسیم می شوند. واجباتی که رکن هستند، کم
يا زياد کردن آنها چه به عمد و چه سهوا نماز را باطل می کند. واجبات رکن در نماز
۵ مورد بوده و شامل: نیّت، تکبیرة الإحرام، قیام (قیام در هنگام تکبیرة الاحرام و
قیام متصل به رکوع)، رکوع و سجود می باشد. واجبات نماز از این قرارند: